حموم ِ زنونه

شعبه ی جدید حموم ِ زنونه

حموم ِ زنونه

شعبه ی جدید حموم ِ زنونه

بر سر دوراهی یا پیش به سوی روشنایی

آخرین جلسه ی آموزشی دوره طراحی دوختمون دیروز تموم شد ، شش جلسه ی دیگه هم به قول استاد برای اشتباه کردن فرصت داریم . به عبارت دیگر جلسات آتی به تمرین زیاد و رفع اشکال اختصاص دارد ... به راستی برای گذراندن این دوره پایمردی کردم ، با این همه ذیق وقت و خستگی و مسوولیت ، ادامه دادن کلاس ها و انجام درس ها و گذراندن دوره ، دوشوار بود . به شرط موفقیت در امتحان این دوره و دریافت مدرک بین المللی  به وعده استاد جهت دریافت اقامت در بلاد کفر می توان مشت محکمی بر دهان اسکتبار کوبید . که البته اینجانب تمایلی به فرو رفتن در گرداب پر استرس امتحان و این صوبتا ندارم که نه هوس مهاجرت در سر داریم و نه سودای اخذ مدرک در دل ! تا همین جا هم هر قدر برای گرفتن مدرک در این مملکت جوانی صرف کردیم کفایت می کند . همین قدر که خبره ی کار خودت باشی ولو بی مدرک  موفق تری ...


در جریان دنبال خونه گشتن یه راه جدیدی برامون باز شد ( که فعلا درباره اش چیزی نمیگم تا قطعی بشه ) ، آنقدر دل من از شنیدن این پیشنهاد ، یا این احتمال روشنه که حد نداره ، آقای خواستگار اما انگار که بخواد منطقی و بدون خطا قدم در راه جدید بذاره خیلی در موردش ابراز احساسات نمی کنه ، تصمیم سختیه که می تونه برای هر دومون ، برای زندگی مون ، برای شرایط کاریمون خیلی عالی باشه یا نباشه ، با وجود همه ی امید و شادی ای که زیر پوستم داره می دوئه اما چاشنی این حال خوب ، سنگینی تصمیم گیری ، آینده نگری ، برآورد همه ی جوانب کار ، فشارها و استرس های خاصی هم هست . الان تو وضعیتی ام که نه می تونم خیلی شوق و اشتیاق یا اصرار به انجام این کار نشون بدم چون ممکنه در دراز مدت به این نتیجه برسیم که کار اشتباهی انجام دادیم ، و نه می تونم مانع بشم چون دست کم دورنمایی که من دارم می بینم پر از آرامشه برامون .

دلم نمی خواد به رویاهایی که شبها توی رختخواب میان سراغم دل ببندم میگم شاید نشه اما لامصب شیرینه مثل عسل ! حالا اگر هم نشد که نشده اجالتا که تو این اوضاع سم در هوا ، سر در زمینی که ما داریم کامم رو شیرین می کنه کانهو  شهد ...

هی ذهنم برای یه سبک جدید زندگی برنامه ریزی می کنه ، هی ریسمون می بافه به هم و هی بهش نهیب می زنم که آروم بگیره .

اما در صورت اجرایی شدن پروژه من باید کارم رو  تحویل بدم ، این چند روز علاوه بر کارهای روتین و روزمره ی شرکت هر چی کار و پرونده که از قبل دستم بوده رو یکی یکی باید بکشم بیرون ، کسری تمام پرونده ها رو تکمیل کنم و با امضای یه دلاک کار درست بفرستم بره بایگانی . نباید هیچ کار ناقصی در حوزه ی کاری من باقی بمونه ، از طرفی باید بطرز نامحسوسی کارمند جدید رو آماده ی انجام تک تک کارها به تنهایی بکنم . 

رسیدگی به وضعیت دندون هام و ویزیت دکتر زنان و چکاب کلی  هم از اوجب واجباته که تا قضیه جدی نشده باید انجامشون بدم .


راستی تا یادم نرفته باشگاه رو با جدیت دارم ادامه میدم ، آنقدر این نیم ساعت بدو بدو رفتن و برگشتن حال میده که دیروز با وجودی که داشتم زیر دستگاه پرس بالاسینه اون هم با وزنه 5 کیلویی به روح و روان حسین رضازاده درود و تبریک و تهیت می گفتم اما دلم نمی خواست برگردم پشت میز کارم . میزان نوشیدن آب هم به روزی یک لیتر رسیده !!! اون هم با چلاندن لیمو در بطری آب !!!

حجم نسکافه ی مصرفی متهم به نصف کاهش پیدا کرده و هر شب سبزی و میوه و سالاد و ماست مکفی میل می نماید . زیر ابروها در آینه ی دستشویی شرکت مرتب می گردند اما هنوز به اون درجه ی اعلای اجتهاد بند انداختن نرسیده ام ...

نظرات 19 + ارسال نظر
سکوت پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 19:03

راستی دلاک جون یه راه حل واسه بوی عرق دارم یک کرمی هست که روش نوشته ضد عرق هفتگی هر چند تا یک هفنه جواب نمی ده ولی برای 2-3 روز عالیه به امتحانش میرزه کرم دیودنورانت کلیون

به به ببین کی اینجاست چطوری دختررررر ؟
مرسی از راهنمایی ات . میدونی مشکل من چیه در زندگانی ؟ اینکه مطلقا عرق نمی کنم !
البته امسال تابستون چون خیلی آب خوردم وقتی روی تردمیل با سرعت بالا می دوم یه کمی یه کمی احساس رطوبت می کنم . فکر کنم غدد ترشح عرقیجاتم داره بیدار میشه

سکوت پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 18:52

سلام دلاک جون بعد از مدتها خوندمت و چه جالب که منم کاری در زمینه دوحت شروع کردم و برای ادامه هم میخوام کار مانتو رو شروع کنم می تونم از تجربیاتت استفاده کنم ویک سوال می تونم بدونم کلاسهای طراحی شرایطش چطوریه میلمم گذاشتم ممنون میشم هرجور که راحتی جوابم بدی

ببخشید خیلی دیر شد ایمیلت رو چک کن

ریحانه شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 15:49

ممنون از پاسخت دلاک جان

خواهش می کنم

الی شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 13:04

مرتب کردن و سوهان کشیدن ناخن و مسواک بعد از نهار و یوگای صورت رو جا انداختی که دختر

به جز یوگای صورت بقیه رو انجام میدم خانم معلم ... گاماس گاماس

ریحانه شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 10:15

سلام دلاک عزیز
اووووف چقدر انرژی گرفتم ازین پستت, یعنی در واقع از همه پست هات,
جسارتا ی سوال اگه امکانش هست جوابمو بدین, این مدرک بین المللی طراحی و دوخت چه مدلیه که برای کار در همون بلاد کفر میشه اقدام کرد؟
راستی امیدوارم این راهی که هنوز قطعی نشده با کمک خدا و درصورت خیر بودنش قطعی بشه

ممنونم ریحانه جان میگن که داشتن این مدرک رو اداره ایمیگریشن برای گرفتن اقامت تاثیر مثبت داره . من واقعا دنبالش نبودم ولی از چند نفر دیگه هم شنیدم

پری سا جمعه 6 شهریور 1394 ساعت 20:48

وااای،الان یهو دلم خواست لپتو بکشمو بوست کنمو بگم آخه تو چرا انقد بامزه ای؟!

قلبونت عزیزززززززززززززم

پروانه پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 13:17 http://margazideh.blogsky.com/

ما هم یه باشگاه نزدیکمون داریم
تنها مشکلم عرق کردنه
می ترسم اگه وسط روز برم بو بگیرم کلا کلافه شم
آیا چنین است؟ باتشکر
:))))

از این اسپری هایی که تا 48 ساعت عرق نمی کنی بگیر البته که 48 ساعتش چرنده ولی خب خیلی کم عرق می کنی . بعد هم معمولا اکثر باشگاه ها دوش دارن می تونی بعدش تنت رو یه آب بزنی

بهار چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 11:57 http://www.baharozendegi.blogsky.com

سلام دلاک جون فضولی نباشه یه سوال دارم بپرسم.
چرا تو اون 10 سال زندگی اول بچه دار نشدی چه عقلی داشتی؟

والله بهار جان عقل من نظر لطف خدا بود چون من دیوانه وار عاشق بچه دار شدنم و یقینا و قطعا اگر بچه داشتم هرگز جدا نمی شدم . البته یه بار نزدیک بود که بشه ولی خدا خودش به اون بچه رحم کرد و از بین رفت

بانو سین چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 10:03 http://our-lovely-life-92.blogsky.com/

ایشالا همیشهههه شااد باشی دلاک جاااان . عاشق کاراهای دوخت و خیاطیم .... دوست میدارم کارتو ...

لطف داری عزیزم

شیرین سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 17:35

الهی که کامت همیشه مث عسل شیرین باشه و اون راه جدید برای خونه دار شدنتون یه اتوبان بی انتهای چهار بانده باشه براتون...
زیر ابرو برداشتن تو آینه شرکت خب یه نخ به شیر روشویی وصل کن بندم بنداز خب
خدایا خدایا دلاک رو مث همیشه مواظبش باش

الهی قربونت برم شیرین شیریناااااا
دستشویی شرکت فضای روشویی ها مشترکه و با این کار من رسما خودم به خودم از پشت خنجر زدم

زهرا مهتاب گون سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 11:28

سلام دلاک جان خیلی عالی بود.. من هم باشگاه میرم اروبیک دوست دارم و احساس بهتری دارم شادباشی و موفق عزیزدل

آفرین خیلی عالیه ماشااله با اون قد و بالا که تو داری

بهسا سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 09:33

در هر راهی که پیش روته برات آرزوی موفقیت دارم دلاک جانم
و امیدوارم در هر جایی زیر این آسمون آبی که باشی دلت گرم و خوش و تنت سلامت باشه

ایشالا زودی مجتهد میشی عزیزم :))

بغل طولااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااانی

آیدا دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 23:43

به به چه دلاک خوش هیکلی

موچکرم

شقایق دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 18:39

دلاک عزیز...از وبلاگ آشتی با وبلاگت آشنا شدم...اونقدر زندگیت برای من قابل لمس بود که شروع کردم به خوندن آرشیوت...انگار که یکی خط به خط زندگی من رو نوشته بود...انگار داشتم زندگی نامه خودم رو میخوندم...نوشته هات خیلی خوبه...خواستم ازت تشکر کنم و بگم که این منم که داره کل آرشیوت رو میخونه! یک دختری که زندگی قبل و بعدش مثل توئه...و شدید مثل توئه...رسیدم به دی ماه سال 92 ...و همینطور دارم داستان زندگی و داستان بزرگ شدن وتغییر کردن خودم رو میخونم و لذت میبرم...آفرین بر تو و من دلاک...که از اونی که بودیم کلی فاصله گرفتیم و تغییر مثبت کردیم و خوشبختی و آرامشمون رو گرفتیم دست خودمون و از مشکلات درس بهتر شدن گرفیم...من به تو و خودم افتخار میکنم عزیزم...خیلی خیلی خوشحالم که با وبلاگت آشنا شدم...

زنده باشی شقایق جان خیلی خوش اومدی و من هم خوشحالم که باهات آشنا شدم . همیشه به خودت افتخار کنی

من دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 17:23 http://meslehichkass.blogsky.com/


واقعا که محشری دختر

قلبونت دوست عزیزم

نیلوفر دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 16:00 http://czsd.mihanblog.com/

برایتان موفقیت توام با سر بلندی آرزومندم
امیدوارم همیشه موفق باشید
69615

زنده باشی تو هم همینطور

سیمین دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 14:09

چه گزارش کار شیرینی دادی.انگار که یه خواهر داره برای خواهراش حرف میزنه.
چقدر با انگیزه و با اراده ای.
خدا قوت و افرین به این همه تلاش ریز و درشت از پروژه طراحی تا زیرابرو برداشتن در شرکت محترم
درجه اجتهادم آرزوست
الهی که هر چیزی که برات خوبه همون پیش بیاد.

عزیززززززززززززززززززززززززززززززززززززز دلمی می فهمی ؟ ستاره ی پر نور آسمون دلمی

نرگس دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 14:02 http://azargan.persianblog.ir

به به چقدر عالی خانوم فعال که به کارهای واجبش تو محیط کارمیرسه خداقوت ایشالا که بهترین اتفاق برای زندگیتون بیافته چون لایق بهترینی مواظب خودت ودل مهربونت باش عزیزم

چقدر خوبه که انرژی مثبت و دعای پاک تو همیشه همراه منه . هر چی از خدا میخوای بهت ببخشه

آنا دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 13:53 http://aamiin.blogsky.com/

باریکلا .. طراحی دوخت خیلی سخته.

من واقعا واقعا فکر نمی کردم تا این حد سخت باشه . اما دنیای بی انتهایی از خللاقیته واقعا توش غرق میشم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.